سلام
شعر امروز...
آنگاه که در خاک، به لب نام تو را می گویم؛
آنگاه که در خاطره ها یاد تو را می جویم؛
در فکر نهانخانه و اشعار پریشانم...
در یاد پریشانی زنجیره ی گیسویم...
گمگشته به خانی شده ام بی سر و بی سامان
مبهوت هزاران درِ این خانه ی نُه تویم
در فکر غروب و شب و مهتاب و صداهایم
بی تاب غزلخوانی و شبگردی و هوهویم
یادی ز صبا می کنم و خاک قدمهایت
انگار هنوز از پی تو ساکن آن کویم...
فکرم همه مینای دل دلنگران تو
در محشر دل، شاعر آواره ی مینویم
در مستی خود یاد ز چشمان تو دارم، آه...
در خواب گران، خواب تو بر دیده ی بی سویم...
میم و حا...
نظرات شما عزیزان:
سلام دوست عزیز. به مناسبت سال نو و به پاسداشت خانواده شهدا با شعری جدید با عنوان ( دوبـــاره ســال نــو از راه می رســـد بابا ) به روز هستم...